مرسل
نوشتۀ استاد عبدالله  وفا نوشتۀ استاد عبدالله وفا

 تخیل شاعرانه در یک پارچه نثر ادبی

 

 

 هوا تازه رو به تاریکی میرفت،باد ملایم میوزید؛ باد گلبرگهای را که چون نوجوانان زنده دل خندان بودند،میلرزانید.برگان درختان که از گلها چند پیراهن بیشتر کهنه کرده بودند،زرد و زار شده،بر روی سبزه های خاک آلود و پراگنده می غلتیدند.

در حویلی فقط دوبته مرسل چون عاشقان زنده دل ،شاد و خندان بودند،یکی آن که از پیوند های رنگارنگ زینت یافته بود ،هم اکنون گلهای لبسرینی داشت؛ اما از مستی و جوش خود افتیده بود؛ولی آن دیگر که بین دو کرد موقعیت داشت،از زیبایی،تازه گی و شادابی فراوان بر خوردار بود.

پس از تثبیت نوع گل برای محبوبم،به اتاقم رفتم و با رویای نفس ده خود توأم شدم.

  صبحگاه قبل از طلوع آفتاب جهانتاب کنار گلبته رفتم و به چهرۀ رنگین،زیباو معطر گل نظاره کردم؛ تو گویی خودش بود ،آری سخت زیبا ؛ مانند محبوبم؛ مانند لبهای او گلابی و معطر و چون چشمان او شهلا و دل انگیز.گویی طرفش من بودم بامن می خندید و از راز های سر به مهر سخن میگفت.

آری زمزمه میکرد و از هجران می نالید و وصال می خواست،برایش گفتم: وصال ناگذیر است،صبر باید،تا درخت عشق در دلهای ما ریشه دواندو با نور خود سیاهی ها را بزداید و ظلمت های «اهریمنی» رابا نور «اهورامزدایی» پاک سازد؛ ولی او همچنان طالب وصال بود و چون موج دریا درتلاطم و جهش ؛ من هم به پاس تجلی طلوع صبحگاه عشق خواستم به ندای او لبیک گویم.آری!او  رادر آغوش گرفتم و همدیگر را سخت در کنار فشردیم و کام حاصل کردیم و از شربت وصال سیراب گشتیم؛ ولی تصور کردم که فرجام است و زوال سر رسیده ؛زیرا طعم شور فصال را دریافتم و آنگاه  که لب از لبان معطر، گلگون و روانبخشش بر داشتم،گمان کردم،رخسار او از حیا سرخ شده؛ !اما کاش چنین میبود!!؛ زیرا زمانیکه تفکر از آسمان ملکوتی و تخت زرین عشق به گودال سیاهی یأس سرنگون شد؛ گفتۀ مرد صاحبدل به خاطرم آمد که:«گل خار داشت،من ندانستم   آری مرسل من هم خار داشت؛ ولی غافل از اینکه متوجه خار اهریمن صفت شوم، او را بر دیده نشاندم و سرو صورت او را با لبانم گلگون ساختم.

  آری ! سر و صورت او را گلگون ساختم و یأس شیر پنجه را یار شدم و توأم با رنگین ساختن او ،رنگ باختم؛ بلی اینکه صبحگاه اشعۀ زرین آفتاب،جهان را پر نور و زردگون می نماید، الهامی است، از من رنگ و دل باخته.


March 30th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان